به گزارش راهبرد معاصر؛ طی چند سال گذشته ترکیه چندین طرح جسورانه در زمینه سیاست خارجی منطقهای اجرا کرده است، که اغلب دارای یک مولفه نظامی قوی است. پس از بحث و جدال فراوان، شورای اروپا در اول اکتبر تصمیم گرفت که با ارائه مشوق هایی به آنکارا و کنار گذاشتن ایده اعمال تحریمها، موضعی نرم نسبت به آنکارا اتخاذ کند. در میان رهبران اروپایی، بهویژه، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، با ترکیه بیشتر مدارا کرده است، همانطور که نقش شخص مرکل در مذاکرات مربوط به پناهندگان در 2015-2016 برجسته بود. با وجود این نرمش اروپا، نقش ترکیه در منازعات مختلف منطقهای در سوریه، لیبی، مدیترانه شرقی و مرز زمینی با یونان و در آخرین مورد آن یعنی جنگ قرهباغ انکار ناپذیر است.
دیپلماسی نظامی آنکارا ریشه عمیق در سیاست داخلی دارد. در زمانی که اقتصاد در لبه پرتگاه قرار دارد و محبوبیت ائتلاف اردوغان و ملی گرایان رو به زوال است، اردوغان باید خود را نجات دهنده ملتی معرفی کند که از هر طرف مورد حمله قرار گرفته است تا بتواند از این طریق، انتخابات سال 2023 را با موفقیت پشت سر گذارد. آنکارا با احیای اختلافات قدیمی (و واقعی) – در مرزهای دریایی با یونان و قبرس و درگیری در قره باغ - و ورود به سرزمین-های خارجی، مانند شمال سوریه، لیبی و شمال عراق، به دنبال ایجاد اشتیاق ملی گرایانه مردم ترکیه و استفاده از ابزار نظامی برای تحمیل دیپلماسی مورد نظر خود است.
به نظر میرسد ترکیه شرایط فعلی را فرصتی محدود برای پیشبرد سیاستهای خود میداند، از طرفی اتحادیه اروپا به دلیل ساختار داخلی خود قادر به رسیدن به توافقی سریع در مورد مسائل سیاست خارجی نیست. مرکل طرفدار ترکیه تنها در کمتر از یک سال آینده قدرت را ترک خواهد کرد. ایالات متحده درگیر یک بیماری همه گیر گسترده و فلج کننده شده و ترامپ به سختی درگیر کارزار انتخاباتی خود است و قدرت ناتو با استقرار موشک های اس_400 روسی در ترکیه به چالش کشیده شده است. البته روابط دو جانبه آنکارا با مسکو در مرحلهی پیچیدهای قرار دارد، اما در عین حال فرصتهایی را برای آنکارا فراهم کرده تا در صحنه بین المللی، چه در سوریه، لیبی یا اکنون در درگیریهای ارمنستان و آذربایجان، به عنوان رقیب مسکو ظاهر شود.
به موازات این، آنکارا اخیراً با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین مسلح ساخت داخل، توان نظامی خود را در شمال سوریه، عراق، غرب لیبی و اکنون قره باغ کوهستانی، علیه نیروهای متعارض به رخ کشیده است. به علاوه این تجهیزات تنها یک آغاز است، زیرا اردوغان وعده داده است که تجهیزات جدید هوایی و دریایی را در سال 2021 و بعد از آن به خدمت میگیرند.
در همین راستا باندو، نویسندهی نشریه امریکن کانسرویتیو با انتقاد تند از عملکرد رییس جمهوری ایالات متحده در همراهی با اقدامات اردوغان در منطقه، آن را در تضاد با "منافع ملی آمریکا" میداند. وی در ادامه مینویسد:" پیروزی سال 2002 حزب عدالت و توسعه، وضعیت رجب طیب اردوغان را متحول کرد. در اصل حزب عدالت و توسعه خود را با مسئولیت مذهبی، غرب گرا و لیبرال نشان میداد، مشتاق دمکراتیک سازی جامعه ترکیه، کنار گذاشتن ارتش از سیاست و پیوستن به اتحادیه اروپا. با این حال در پایان دهه، اردوغان و حزب او خود را در فساد غرق کردند و حکومت استبدادی را تثبیت کردند. حاکمیت قانون و رویه-های دموکراتیک همه برای تقویت قدرت دولت فدا شد. اقدام به کودتا در سال 2016، توجیه سرکوب و پاکسازی وحشیانهای بود که وی مدتها در پی اجرای آن بود. سال گذشته، برای اولین بار اردوغان به نتایج انتخابات ورود کرد، و برای تکرار رقابت در انتخابات شهرداری استانبول تلاش کرد، که در نهایت حزب وی مجددا شکست خورد".
در طول سالهای اولیه جنگ سوریه، دولت اردوغان به داعش اجازه ترانزیت آزاد از مرزهای ترکیه را داد. بسیاری معتقدند که سازمان اطلاعات ترکیه مستقیما بر این فرایند ترانزیت به خصوص نفت سوریه توسط داعش نظارت داشته است. علاوه بر این بر اساس مدارک ویکیلیکس، اعضای خانواده اردوغان از طریق تجارت با داعش سود کلانی کسب کردهاند. ترکیه همچنین با بکارگیری نیروهای عربی تندرو به پاکسازی قومی و سایر جنایات علیه کردهای سوریه مبادرت ورزید. دخالت در لیبی و حمایت از دولت وفاق ملی و اخیرا حمایت آشکار از آذربایجان در منازعه قرهباغ، با اعزام مزدوران خارجی به این منطقه از جدیدترین ماجراجویی های اردوغان است.
ترکیه به دو دلیل در جنگ با ارمنستان در کنار آذربایجان است. عمدتاً به این دلیل که آذریها به یک قومیت ترکی تعلق دارند یا از نزدیکترین نژاد به ترکها هستند و همچنین به دلیل خصومت دیرینه ترکها و ارمنیها در پس زمینه درگیری بین عثمانیها و ارمنیها در آغاز قرن بیستم و اتهامات علیه عثمانیها برای ارتکاب نسل کشی علیه ارامنه. در تاریخ 28 سپتامبر انار ایوازوف، سخنگوی وزارت دفاع آذربایجان در بیانیه مطبوعاتی گفت که مزدوران سوری با اصالت ارمنی در میان اجساد نیروهای ارمنی در جبهه قره باغ پیدا شدهاند. در همان روز 28 سپتامبر، خبرگزاری اینترفکس روسیه به نقل از وردان توگانیان، سفیر ارمنستان در روسیه گفت که ترکیه حدود 4000 جنگجو را از شمال سوریه به آذربایجان منتقل کرده است. در همین حال، حکمت حاجی یف رئیس بخش امور سیاست خارجی اداره ریاست جمهوری آذربایجان در پاسخ به اتهامات ارمنستان همه ادعاها در مورد آوردن جنگجویان سوری توسط کشورش را تکذیب کرد. در ادامه در تاریخ 2 اکتبر، الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان شرکت هرگونه جنگجوی سوری در نبردهای جبهه آرتراچ را انکار کرد. علیاف در گفتگو با الجزیره گفت که اخباری که ارمنستان در مورد آوردن جنگجویان سوری به آذربایجان گزارش کرده نادرست است.
در این زمینه احمد حسن، روزنامه نگار سوری مقیم ترکیه به المانیتور گفت"بله، بعضی از سوریها (به آذربایجان) رفتند، اما آنها فقط چند صد نفر بودند. برخی از رهبران جناحها آنها را گمراه کردند و ادعا کردند که آنها قرارداد رسمی را طی میکنند، اما این طور نبود. آنها ترجیح می-دهند از طریق شرکتهای امنیتی ترکیه که در آذربایجان پروژههایی با شرکتهای گاز، نفت و پیمانکاران ساخت و ساز دارند به آذربایجان بروند. این سوریها فقط به دلایل مالی و با هدف کار در شرکتهای امنیتی به آذربایجان رفتهاند. هنگامی که آنها برای اولین بار برای اعزام به آذربایجان ثبت نام کردند، هیچ عملیات نظامی در آنجا (قرهباغ) انجام نمیشد. " وی افزود، "کسانی که رسماً توسط ترکیه به قرهباغ اعزام میشوند، سوریهایی هستند که تابعیت ترکیه دارند و به گردان سلطانمراد (وابسته به ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه) تعلق دارند. در همین حال، سوریهایی که به طور غیررسمی اعزام شدهاند اعضای گروههایی هستند که به دنبال بازگشت به دولت ترکیه هستند و اکثر آنها ترکمن هستند. آنها هیچ پوشش رسمی ندارند و هیچ روادید سفر به آنها داده نمیشود. "
اما بلال حمدان 24 ساله، که در اردوگاهی آوارگان در حومه شمالی ادلب در مرز ترکیه و سوریه زندگی میکند، به المانیتور میگوید، "من در طول ناآرامیهای سوریه هرگز جنگ نکردم. پسر عموی من یک سرباز در لشکر سلطان مراد است، و او به من گفت که برای ثبت نام من برای پیوستن به جنگ در آذربایجان، او را در عفرین ملاقات کنم. بنابراین من فرماندهی را ملاقات کردم و او به ما گفت که حقوق بین 1500 تا 2000 دلار خواهد بود و ما فقط به عنوان نگهبان در تأسیسات نفتی کار خواهیم کرد. با این حال، وقتی وارد ترکیه شدیم، ما را با هواپیما به آذربایجان منتقل کردند و به منطقهای که صدای بمبباران را میشنیدم. سپس برای من روشن شد که ما به جای تاسیسات نفتی در منطقه جنگی هستیم. من به دلیل حقوق وسوسه انگیز قبول کردم که بجنگم. چون من تنها نان آور خانواده هشت نفرهام هستم"
گروه گردان ترکمن "سلطان مراد" که اوزترک ییلماز سر کنسول سابق ترکیه در موصل نیز آنان را یک "گروه جدا شده از القاعده با ریشههای رادیکالی" معرفی کرده است از ترکمنهای سوریه تحت حمایت ترکیه به وجود آمده است. ترکیه از این گروه ترکمن در برابر ارتش ملی سوریه، نیروهای دموکراتیک کرد و یگانهای مدافع خلق در سوریه و نیروهای پیشمرگ در اقلیم کردستان عراق استفاده می-کند. این گروه از زمان تشکیل خود، اقدامات مغرضانه زیادی علیه کردها و علویهای شمال سوریه داشتهاند. سازمانهای کمکهای بشردوستانه در ترکیه بیشترین حمایتها را از این گروه در شمال سوریه انجام داده و یکی از شاخههای ارتش آزاد سوریه است که در عملیات عفرین حضور داشتند. گروه ترکمن سلطان مراد دارای عقاید رادیکالی جدی هستند و اقدامات آنان در میدان جنگ کمتر از نیروهای افراطی دیگر فعال در سوریه و عراق نبوده است. این گردان به خصوص از سوی جریان های ملیگرای ترک ترکیه و حزب حرکت ملی ترکیه حمایت مادی و معنوی کاملی میشود. در واقع طی سه سال گذشته، گردان سلطان مراد به عنوان بازوی نیابتی نظامی ترکیه در منطقه، در سوریه، لیبی و اکنون در قفقاز جنوبی وارد نبرد مستقیم نظامی شده و در راستای اهداف توسعهطلبانهی ترکیه به رهبری اردوغان گام بر میدارد.
این بسیاری از اقدامات به ظاهر منزوی منعکس کننده سیاست خارجی ترکیه است که به طور فزاینده ای تهاجمی است. آنچه مسلم است، اقدامات منطقهای اردوغان با استفاده از مزدوران مورد حمایت مالی وی، به تنشهای قومی و مذهبی منطقه دامن زده است. اردوغان روز پنجشنبه گذشته در سخنرانی خود در مجلس شورای ملی ترکیه یک دستور کار گسترده تجدیدنظرطلبان را پیشنهاد کرد: وی گفتک"کسانی که سالها کشور ما را در منطقه نادیده گرفتند - و ما را با نقشهها و خواستههایی روبرو کردند که ما را در سواحل خود زندانی کنند. اما اکنون زمان تغییر است "